افسردگي پنهان را جدي بگيريد
از اين رو براي تبيين پديده خودكشي و راهكارهاي مقابله با آن اقدام به گفتوگو با عابدين، متخصص روانشناسي باليني، بهادري دكتري تخصصي روانشناسي و جليلي روانپزشك كرده است كه در ادامه مي خوانيد.
يك متخصص روانشناسي باليني درباره بررسي دلايل افزايش خودكشي مي گويد:خودكشي از يك ديدگاه خشم فرو خورده است، به اين معنا كه احتمال دارد، فرد در رابطه با ديگران يا يك موضوع بيروني كه بايد استيصال يا خشم خود را نشان دهد آن را به دليل اينكه مورد خشم و غضب طرف مقابل قرار بگيرد، بروز نمي دهد كه اين خود ميتواند انگيزه اي براي خودكشي باشد.
عابدين با اشاره به اين مطلب اذعان مي دارد: ترس و احساس گناه داشتن نيز مي تواند موجب بروز خودكشي در افراد شود. به طور كلي خودكشي زماني اتفاق مي افتد كه فرد دليل ديگري براي ادامه زندگي ندارد. هر چند خودكشي ها از انواع مختلفي برخوردار است. او ادامه مي دهد: خودكشي هاي خودخواهانه از ريز فاكتورهاي بسياري برخوردار است،اما بايد در نظر داشت كه احتمال خودكشي در ميان نوجوانان و سالمندان بيشتر از ديگران است. همچنين به هنگام ابتلا به برخي از بيماري ها مانند افسردگي،اسكيزوفرني، ابتلا به بيماري هاي مزمن يا استفاده از مواد مخدر احتمال انجام خودكشي افزايش پيدا مي كند. وي در خصوص اينكه آيا خودكشي در ميان زنان بيشتر از مردان است، مي گويد: بهطور كلي اقدام به خودكشي در ميان زنان در كل دنيا بيشتر است، اما درصد موفقيت خودكشي در ميان مردان بيشتر است، چرا كه زنان به طور معمول از ابزار و روش هايي براي خودكشي استفاده مي كنند كه چندان كارآمد نيست.
اين روانشناس ادامه مي دهد: خودكشي در برخي از جوامع و فرهنگ ها رها كردن خود از درد فراواني كه مي كشند وحاوي يك نوع پيغام اجتماعي نيز است. به اين معنا كه نوع خودكشي نيز يك نوع پيغام رساني است. همان گونه كه در دوران نوجواني برخي از افراد با خودكشي خود مي خواهند از بزرگترها انتقام بگيرند، غافل از اينكه بعد از خودكشي ديگر شاهد تاثير خودكشي روي بزرگترها و اطرافيان نخواهند بود. به طور كلي نوع خودكشي مي تواند حاوي پيام ميزان عصبانيت يا اعتراض افراد باشد.اين روانشناس باليني در ارتباط با اينكه آيا شهرنشيني در افزايش خودكشي تاثير دارد،مي گويد: زندگي در جوامع شهري و صنعتي مي تواند احتمال انجام خودكشي را افزايش دهد. هر چند اين مهم بيشتر به دليل نوع زندگي در اين جوامع است، چرا كه در شهرنشيني افراد از پشتيباني اجتماعي برخوردار نيستند.
او نقش فضاي مجازي را در افزايش خودكشي اين گونه ارزيابي مي كند: برخي از افراد به دليل استفاده بيش از اندازه از فضاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي از سيستم پشتيباني اجتماعي و خانواده برخوردار نيستند؛ اين دسته از افراد بيشتر در انزوا به سر مي برند و افرادي هستند كه قوه ذهني و توانايي لازم براي حل و فصل كردن مشكلات خود ندارند ما در جامعه اي زندگي مي كنيم كه جمعگراست ما به عوامل اجتماعي تنها براي پشتيباني شخصي خود اكتفا مي كنيم از گرفتن اين پيشتياني اجتماعي، به دليل اينكه اين افراد براي زندگي فردي پرورش نيافتن مي تواند مشكلات عديده اي را براي فرد رقم بزند. او در ادامه مي افزايد: نوجوانان كه در جامعه جمعگرا و خانواده محور بزرگ مي شوند، حال اگر حمايت و پشتيباني لازم را از خانواده دريافت نكنند يا اگر امكان اتكا به اعضاي خانواده و جامعه وجود نداشته باشد. همچنين اگر كودكان يا نوجوانان به حال خود رها شوند. ديگر آموزش هاي لازم براي مقابله با استرس يا ديگر مشكلات را نميبينند كه اين خود مي تواند خطرناك باشد، چرا كه در مقابل، اين اتكا و حمايت هاي لازم را از شبكه هاي اجتماعي دريافت مي كنند كه در بيشتر موارد واقعي نيست و مي تواند مشكلات بسياري را براي آنها فراهم كند.
عابدين در ارتباط با نقش خانواده ها در ميزان كاهش خودكشي مي گويد: امروزه نحوه فرزند پروري در خانواده ها به گونهاي نيست كه فرزند به تكامل برسد، چرا كه در بيشتر موارد نحوه تربيت است كه اين خود باعث يتيم شدن كودكان از نظر عاطفي خواهد شد و كودكي كه در اين خانواده بزرگ مي شود، از توانايي هاي لازم برخوردار نمي شود و بسيار آسيب پذيرتر از ديگران خواهد بود. وي ادامه مي دهد: بيشتر نوجوانان از اين نظر پرورش نيافته اند كه مشكلات ذهني خود را بتوانند به راحتي يا تنهايي حل و فصل كنند و در بيشتر موارد تو خالي هستند، چرا كه به راحتي و به سرعت عصباني و مستاصل مي شوند. در ارتباط با سالمندان نيز قضيه به اين صورت است كه آنها هم به دليل اينكه سربار خانواده باشند و ديگر آن توانايي هاي لازم را ندارند، اقدام به خودكشي مي كنند. اين روانشناس باليني تاثير استفاده از مواد مخدر بر افزايش خودكشي را مهم ارزيابي ميكند و مي گويد: امروزه افزايش بي رويه و در دسترس بودن مواد مخدر و همچنين داروهاي پزشكي نيز عاملي براي افزايش خودكشي به حساب مي آيد. عابدين درباره برنامه هاي دولت براي پيشگيري از خودكشي مي افزايد:به طور كلي تا به امروز اقدامات چنداني براي مقابله يا كاهش خودكشي در كشور انجام نشده است. عابدين در پايان مي افزايد: خشم در جامعه بنا به دلايل مختلف افزايش يافته است و اين احتمال نيز وجود دارد كه افراد نتوانند خشم خود را بروز دهند.
بيماري افسردگيمهمترين عامل انجام خودكشي افسردگي است كه مي تواند به صورت پنهان يا آشكار باشد
آموزش سوادزندگي راه مقابله باخودكشي درمان افسردگي با گياهان داروييچگونه مي توان به يك فرد افسرده كمك كرد؟
در ادامه يك روانشناس درباره افزايش پديده خودكشي مي گويد: پديده خودكشي در طول روزگاران متمادي و در پي تحولات جامعه انساني به دليل هزينه هاي رواني و اجتماعي بالايي كه بر نهادهاي اجتماعي تحميل مي كنند، به عنوان يكي از پديده هاي مورد توجه جامعه شناسان ، فيلسوفان، عالمان ديني و ساير متخصصان بوده است و هريك سعي بر تبيين و توصيف مختصات خودكشي مي پردازند. به طور كلي خودكشي به عنوان پديده كه داراي عوامل تاثير گذار بسيار است قابل تبيين خواهد بود. بنابراين خودكشي و اقدام به خودكشي بيانگر وجود مشكلات جدي در سلامت روان فرد است. بهادري با اشاره به مطلب فوق اذعان مي دارد: اگر بخواهيم نگاه آماري به خودكشي داشته باشيم، بايد اشاره كنيم كه طبق آمار سازمان بهداشت جهاني حدود 10 درصد از مرگ هاي جهان مربوط به خودكشي است. البته آمار مربوط به رفتارهاي شبه خودكشي يعني همان رفتارهاي منتهي نشده به مرگ چيزي نزديك به 20 برابر اين رقم است. او ادامه مي دهد: سالانه نزديك به چهار هزار و 600 جوان 10 تا 24 ساله خودكشي مي كنند،آمار تكان دهندهتر از اين براي هر خودكشي منجر به مرگ در نوجوانان 15 تا 24 ساله بين 100 تا 200 مورد اقدام به خودكشي وجود دارد، افكار خودكشي يا تلاش هاي قبلي به عنوان پيش بيني كننده قوي براي خودكشي نوجوانان شناخته شده است.
به طور تقريبي يك سوم نوجوانان افكار خودكشي دارند و در سنين نوجواني براي خودكشي برنامه ريزي دارند حدود 60 درصد از نوجواناني كه اين برنامه ها را دارند، به طور عمده يك سال پس از شروع پيدايش ايده خودكشي در ذهن خود اقدام به خودكشي مي كنند، با تكيه بر اين آمارها مي توان به اهميت خودكشي در ميان نوجوانان پي برد. بهادري در ارتباط با ميزان خودكشي در ميان زنان و مردان مي گويد: در سرتاسر دنيا مردان بين 15 تا 19 ساله بيش از دو برابر زنان در اين رده سني است. در حالي كه دختران بيشتر افكار خودكشي را تجربه مي كنند، اما مردان بهدليل برخورداري از ريزفاكتورهايي چون رفتارهاي پرخطر، تمايل بيشتر به انجام رفتارهاي خشونتگرايانه، رفتارهاي برون گرايانه و يابيش فعالي كه دارند، در انجام خودكشي موفق تر عمل مي كنند. او ادامه مي دهد: خودكشي دومين عامل در مرگ افراد است. از اين رو پيشگيري براي انجام آن بسيار حائز اهميت است.
درمان اختلالات روحي بدون دارو و عارضهبا چند سوال ساده شخصيتت رو بشناس!
اين روانشناس در ارتباط با عوامل تاثيرگذار بر افزايش خودكشي مي گويد: عوامل ژنتيك يا وراثت مي تواند در انجام خودكشي مهم است، چرا كه طبق تحقيقات به عمل آمده حدود 45 درصد از رفتارهاي خودكشي مي تواند تنها به دليل وراثت باشد. وي ادامه مي دهد: ابتلا به بيماري هاي روحي و رواني نيز در انجام خودكشي تاثيرگذار است. از اين رو مي توان با درمان به موقع و كامل اين نوع بيماري ها تا حد زيادي امكان بروز خودكشي و حتي رفتارهاي خودكشي را كاهش داد. بهادري نقش مصرف مواد مخدر در افزايش آمار خودكشي مي گويد: استفاده از مواد مخدر، نوشيدني هاي الكلي و حتي ابتلا به بيماري هاي غير قابل درمان مانند سرطان و حتي بيماري هاي روحي مانند اسكيزوفرني نيز مي تواند در زمره دلايل انجام خودكشي گنجانده شوند. وي افزوده است: فقدان راهكارهاي مقابله با استرس و افسردگي، نظام باورهاي خشك نيز در انجام خودكشي تاثيرگذار است.
هر چند سيستم خانواده نيز ميتواند در انجام خودكشي موثر باشد، چرا كه اگر سيستم خانواده از ساختار انعطاف ناپذير در رويارويي با مشكلات ناشي از چرخه زندگي برخوردار باشد، ميتواند انگيزه خودكشي را در افراد مستعد به انجام آن را افزايش دهد. اين روانشناس در خصوص توانمندسازي نوجوانان براي مقابله و پيشگيري از خودكشي مي گويد: با انجام طرح هاي غربالگري و شناسايي افراد آسيبپذير و آموزش همگاني براي مقابله با تعارضات مي توان تا حد زيادي مانع از انجام خودكشي شد. او انجام خودكشي در ميان زنان متاهل را بالا ميداند و مي افزايد: آمار خودكشي در زنان متاهل بيشتر از زنان مجرد است. از اين رو توجه به اين قشر دقت بيشتري را مي طلبد كه دلايل آن را مي توان در نبود حمايت هاي اجتماعي و خانوادگي زنان يا تبعيض هاي جنسيتي جست و جو كرد. بهادري در پايان ميگويد: داشتن سيستم آموزش همگاني و برخورداري از سواد و مهارت هاي زندگي يك الزام براي ارتقاي كيفيت زندگي است.
مهمترين عامل خودكشي
در ادامه يك روانپزشك درباره بررسي دلايل خودكشي در افراد مي گويد: بهطور معمول مهمترين عامل انجام خودكشي افسردگي است كه البته اين افسردگي مي تواند به صورت پنهان يا آشكار باشد. جليلي با اشاره به مطلب فوق اذعان مي دارد: احتمال خودكشي در افرادي كه مبتلا به افسردگي پنهان هستند. بسيار بيشتر از افراد مبتلا به افسردگي آشكار است، چرا كه هيچ درمان و مراقبتي براي اين دسته از افراد انجام نمي شود. او مي افزايد: در افسردگي هاي تحت درمان قرار گرفته نيز امكان خودكشي وجود دارد كه اين مهم مي تواند به علت وخيم شدن شرايط بيمار و يا عواملي از اين دست باشد. اين روانپزشك در ارتباط با عوامل موثر ديگر در خودكشي اذعان مي دارد: مسائل فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي نيز در احتمال انجام خودكشي تاثير گذار است. بهطور كلي وضع بهداشت عمومي و رواني كشورها نقش تعيين كنندهاي را در آمار خودكشي ايفا مي كند. او درباره چگونگي وضعيت رواني كشور مي گويد: شاخص هاي دقيقي براي تبيين وضعيت بهداشت رواني كشور وجود ندارد، اما آن چيزي كه مشاهده مي شود، اين است كه ايران از لحاظ بهداشت رواني در وضعيت مناسبي قرار ندارد.
جليلي عوامل موثر بر بهداشت رواني افراد را اين گونه ارزيابي مي كند: به طور كلي وضعيت اقتصادي و اجتماعي و همچنين بهداشت فرد نقش تاثيرگذاري را در بهداشت رواني افراد بر عهده دارد. او ادامه مي دهد: آلودگي هاي محيط زيست، ورزش و همچنين وقوع حوادث طبيعي مانند زلزله يا طوفان نيز مي تواند در بهداشت رواني و عمومي افراد موثر باشد. او نقش نابساماني هاي اقتصادي را در افزايش خودكشي موثر ميداند و ادامه مي دهد:فشارهاي اقتصادي مي تواند عاملي محرك براي خودكشي به حساب آيد. او مي گويد:بايد بين ناراحت بودن و بيمار بودن نيز تمايزي قائل شد، چرا كه اين احتمال وجود دارد كه برخي از افراد از شرايط موجود ناراضي باشند، اما اين بدان معني نيست كه دچار بيماري رواني هستند. اين روانپزشك در ارتباط با نقش جنسيت در ميزان خودكشي بيان مي كند: بهطور كلي ميزان اقدام به خودكشي در زنان بيشتر از مردان است، اما موفق شدن در خودكشي در ميان مردان بيشتر است. هر چند اين مهم در هر كشور و در هر فرهنگ بسيار متفاوت است. وي درباره افزايش خودكشي در ميان نوجوانان مي گويد:زماني كه مي گويم خودكشي در ميان نوجوانان زياد شده است، بايد به آمار دقيق نيز دسترسي داشته باشيم تا با استفاده از آن بتوانيم بگوييم كه در حال حاضر آمار خودكشي در ميان نوجوانان افزايش پيدا كرده است يا نه. بنابراين اطلاع ما از يك حادثه را بايد از اين مساله جدا كرد.
جليلي در ادامه مي افزايد: با توجه به استفاده بيش از اندازه و بدون نظارت نوجوانان از فضاي مجازي شاهد اقدام به خودكشي در ميان نوجوانان هستيم. از اين رو بايد متذكر شد كه فضاي مجازي و رسانه ها مي توانند نقش تعيين كننده اي در شيوع خودكشي داشته باشند و به همين دليل وزارت بهداشت، انجمن روان پزشكي ايران ضوابطي را تنظيم كردهاند كه راهنماي همكاراني است كه در اين حوزه در رسانه ها مشغول به كار هستند. او معتقد است كه خبررساني در ارتباط با خودكشي نيز مي تواند موجب افزايش آمار خودكشي شود و مي گويد: هرگونه اطلاع رساني در خصوص خودكشي بايد با دقت بيشتر و طبق ضوابط موجود انجام شود. همچنين بايد به مردم آگاهي لازم را داد كه ناخواسته به افزايش آمار خودكشي دامن نزنند. به عنوان مثال تاكيد شده است كه اخبار مربوط به خودكشي را با دقت منتشركنند. او در پاسخ به اين سوال كه آيا رسانه اي نكردن اخبار مرتبط با خودكشي مي تواند در كاهش آمار خودكشي موثر باشد،مي گويد: خبر رساني در اين خصوص بايد طبق ضوابط موجود باشد. هر چند بايد اين اخبار منتشر شود تا از طريق آن هشدارهاي لازم به مردم و مسئولان داده شود. جليلي در رابطه با اقدامات انجام شده براي كاهش آمار خودكشي در كشور مي گويد: يكي از ابتداييترين راهها براي كاهش آمار خودكشي توجه و رسيدگي به بهداشت عمومي و رواني افراد جامعه است. هر چند اين مهم تنها بر عهده مردم نيست، بلكه عوامل و دستگاه هاي متعدد بايد براي تحقق اين مهم همكاري كنند. جليلي درپايان بيان مي كند: شناسايي افراد مستعد به خودكشي مي تواند كمك شاياني به كاهش آمار خودكشي كند همچنين افراد مبتلا به افسردگي نيز بايد روند درماني خود را به طور كامل سپري كنند.
منبع: سلامت نيوز
برچسب: ،